تنسیقالصفاتتنسیق الصفات آرایهای است که در لغت به معنی ترتیب دادن است و در اصطلاح ادبیات فارسی آن است که با نظمی خاص برای موصوف واحد صفات متعددی آورده میشود. و در نثر و نظم به کار میرود. فهرست مندرجات۱.۱ - لغوی ۱.۲ - اصطلاحی ۲ - تنسیقالصفات در قرآن ۳ - صنایع لفظی و معنوی ۴ - انواع تنسیقالصفات ۴.۱ - ستایش و مدح ۴.۲ - هجو ۴.۳ - صفات مفرد ۴.۳.۱ - بدون حرف عطف ۴.۳.۲ - حرف عطف واو ۴.۳.۳ - حرف ربط یا ۴.۴ - اضافی با نظم خاص ۴.۵ - صفات متوالی مرکب ۴.۵.۱ - با حرف عطف ۴.۵.۲ - بدون حرف عطف ۴.۶ - فعل یا قید ۴.۶.۱ - ترکیب از مفرد و مرکب ۴.۶.۲ - هیئت فعل ۴.۶.۳ - هیئت قید ۴.۷ - شعر نو ۴.۸ - نثر ۴.۹ - غیرشاعرانه و شاعرانه ۵ - تفاوت تنسیقالصفات با سیاقةالاعداد ۶ - فهرست منابع ۷ - پانویس ۸ - منبع ۱ - واژهشناسیتَنْسیقِ صِفات، از آرایههای دانش بدیع است. ۱.۱ - لغویتنسیق مصدر باب تفعیل از ریشۀ «ن، س، ق»، در لغت به معنای مرتب کردن، نظم و ترتیبدادن و پیوستن سخن بر یک نظم است. [۱]
احمد بیهقی، تاجالمصادر، ج۲، ص۵۷۴، به کوشش هادی عالمزاده، تهران، ۱۳۷۵ش.
[۲]
حسین زوزنی، المصادر، ج۱، ص۴۶، به کوشش تقی بینش، مشهد، ۱۳۴۰ش.
[۳]
عبدالرحیم صفیپوری، منتهیالارب، ج۳-۴، ص۱۲۴۶، تهران، ۱۲۹۸ق.
۱.۲ - اصطلاحیتنسیق صفات در اصطلاح بدیع آن است که متکلم یا شاعر، برای یک اسم چند صفت مختلف، پی در پی، و به شیوهای مناسب بیاورد، مانند «فلان راستگفتار و نیکوکردار است و کوتاهدست و خویشتندار.» [۴]
محمد راستگو، هنر سخن آرایی، تهران، سمت،۱۳۸۲، ص۲۱.
[۵]
محمد رادویانی، ترجمان البلاغه، ج۱، ص۷۲، به کوش احمد آتش، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۶]
محمد رشید وطواط، حدایق السحر فی دقایق الشعر، ج۱، ص۵۱-۵۲، به کوشش عباس اقبال آشتیانی، تهران، ۱۳۰۸ش.
[۷]
شمس قیس رازی، المعجم، ج۱، ص۳۸۶-۳۸۷، به کوشش محمد قزوینی، تهران، ۱۳۲۷ش.
[۸]
میرشمسالدین فقیر دهلوی، حدائق البلاغة، ج۱، ص۱۰۰، بمبئی، ۱۸۷۲م.
[۹]
محمود حسینی نیشابوری، بدایع الصنایع، ج۱، ص۲۷۷-۲۷۸، به کوشش رحیم مسلمانیان قبادیانی، تهران، ۱۳۸۴ش.
به تعبیر دیگر چیزی را به چند معنی وصف کند، یعنی چند صفت را به یک موصوف نسبت دهد، [۱۰]
علی تاجالحلاوی، دقایق الشعر، ج۱، ص۵۷، به کوشش محمد کاظم امام، تهران، ۱۳۴۱ش.
[۱۱]
حسن رامی تبریزی، حقایق الحدائق، ج۱، ص۷۰، به کوشش محمد کاظم امام، تهران، ۱۳۴۱ش.
[۱۲]
محمدحسین شمسالعلماء گرکانی، قطوف الربیع فی صنوف البدیع، ج۱، ص۲۴، تهران، ۱۳۲۸ق.
[۱۳]
حسین کاشفی، بدایع الافکار فی صنایع الاشعار، ج۱، ص۱۱۴-۱۱۵، به کوشش جلالالدین کزازی، تهران، ۱۳۶۹ش.
[۱۴]
محمود فضیلت، آرایههای ادبی در زبان فارسی، ج۱، ص۶۱، تهران، ۱۳۷۱ش.
مانند: زینخواجگان پنبه قبای سپید پر ••••••• زین زنگیان سرخ دهان سیاهکار [۱۵]
منوچهری دامغانی، دیوان، ج۱، ص۳۰، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۵۶ش.
۲ - تنسیقالصفات در قرآنعلمای دانش بدیع [۱۶]
محمد رشید وطواط، حدایق السحر فی دقایق الشعر، ج۱، ص۵۱، به کوشش عباس اقبال آشتیانی، تهران، ۱۳۰۸ش.
[۱۷]
فخرالدین رازی، نهایةالاعجاز، ج۱، ص۲۹۱، به کوشش بکری شیخ امین، بیروت، ۱۹۸۵م.
[۱۸]
محمد تونجی، المعجم المفصل فی علوم اللغة، ج۱، ص۲۰۷۰، بیروت، ۱۴۱۳ق/۱۹۹۳م.
به حضور این صنعت در آیاتی از قرآن کریم اشاره کردهاند، مانند «هُوَاللّٰهُ الْخالِقُ الْبارئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْاَسْماءُ الْحُسنی.» و «یا اَیُّها الْنَّبیُّ اِنّا اَرْسَلْناکَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذیراً وَ داعیاً اِلی الْلّٰهِ بِاِذْنِهِ وَ سِراجاً مُنیراً.»تنسیق صفات در بلاغت عربی، «حسن نسق» نامیده شده است. [۲۳]
عبدالعظیم ابن ابیاصبع، تحریر التحبیر، ج۱، ص۴۲۵، به کوشش حفنی محمد شرف، قاهره، ۱۳۸۳ق.
[۲۴]
ابوبکر ابن حجۀ حموی، خزانةالادب، ج۱، ص۴۱۵، قاهره، ۱۳۰۴ق/۱۸۸۶م.
[۲۵]
محمدحسین شمسالعلماء گرکانی، ابدع البدایع، ج۱، ص۲۷۳، تهران، ۱۳۲۸ق.
[۲۶]
نصرالله تقوی، هنجارگفتار، ج۱، ص۲۱۵، تهران، ۱۳۱۷ش.
[۲۷]
نجفقلی معزی، درۀ نجفی، ج۱، ص۱۳۲، به کوشش حسین آهی، تهران، ۱۳۵۵ش.
۳ - صنایع لفظی و معنویاین صنعت در برخی از کتابهای بدیع جزو صنایع لفظی، [۲۸]
میرشمسالدین فقیر دهلوی، حدائق البلاغة، ج۱، ص۷۲، بمبئی، ۱۸۷۲م.
[۲۹]
میرشمسالدین فقیر دهلوی، حدائق البلاغة، ج۱، ص۸۸، بمبئی، ۱۸۷۲م.
[۳۰]
انوارالبلاغه، به کوشش محمدعلی غلامی نژاد، تهران، ۱۳۷۶ش.
[۳۱]
محمدهادی مازندرانی، انوارالبلاغه، ج۱، ص۳۷۰، به کوشش محمدعلی غلامی نژاد، تهران، ۱۳۷۶ش.
[۳۲]
سیروس شمیسا، نگاهی تازه به بدیع، ج۱، ص۱۱۸، تهران، ۱۳۶۸ش.
[۳۳]
فهرست، ص۱۷-۱۸
در برخی دیگر در زمرۀ صنایع معنوی ذکر شده نیز فهرست، پنج ـ شش [۳۴]
میرشمسالدین فقیر دهلوی، حدائق البلاغة، ج۱، ص۲۲۵-۲۲۶، بمبئی، ۱۸۷۲م.
[۳۵]
میرشمسالدین فقیر دهلوی، حدائق البلاغة، ج۱، ص۲۹۲، بمبئی، ۱۸۷۲م.
[۳۶]
محمدعلی صادقیان، زیور سخن در بدیع فارسی، ج۱، ص۱۳۱، یزد، ۱۳۷۹ش.
و حسینی [۳۷]
محمود حسینی نیشابوری، بدایع الصنایع، ج۱، ص۶۰، به کوشش رحیم مسلمانیان قبادیانی، تهران، ۱۳۸۴ش.
آن را صنعتی لفظی ـ معنوی به شمار آورده است.۴ - انواع تنسیقالصفاتنمونههای کاربردی تنسیقالصفات عبارتند از : ۴.۱ - ستایش و مدحتنسیق صفات گاه برای ستایش و مدح به کار میرود، مانند: شاهگیتی، خسرو لشکرکُش لشکرشکن ••••••• سایۀ یزدان، شه کشور ده کشور ستان. [۳۸]
یحیی قریب، مقدمه و حاشیه بر دیوان عنصری (هم)، ج۱، ص۱۵۴.
۴.۲ - هجوو گاه برای نکوهش و هجو، مانند: همه سیه دل و آتش حسام و رویین تن ••••••• مهیب روی و بلافعل و اهرمن پیکر. [۳۹]
یحیی قریب، مقدمه و حاشیه بر دیوان عنصری (هم)، ج۱، ص۱۰۹.
هدف آن زینت بخشیدن به کلام و نیز ایجاد تنوع در آن در عین تأکید در سخنی که شاعر به مخاطب عرضه میکند. ۴.۳ - صفات مفرداین صفتها به صورتهای متفاوتی در اشعار به کار رفته است. حافظ و سعدی برای توصیف ممدوح و معشوق خود، از این صنعت بسیار بهره بردهاند؛ که از جملۀ آنهاست: ۴.۳.۱ - بدون حرف عطفدر این بیت از سعدی، صفات مفرد و پیدرپی آورده شده است: الها قادرا پروردگارا ••••••• کریما منعما آمرزگارا. [۴۰]
سعدی، کلیات، ج۱، ص۷۸۵، به کوشش محمدعلی فروغی، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۴۱]
محمد فشارکی، بدیع، ج۱، ص۱۰۴، تهران، ۱۳۷۴ش.
و یا این مصرع از شعر حافظ: بادهی گلرنگ تلخ تیز خوشخوار سبک ••••••• نقلش از لعل نگار و نقلش از یاقوت خام؛ فغان کاین لولیان شوخ شیرینکار شهرآشوب ••••••• چنان بردند صبر از من که ترکان، خوان یغما را. ۴.۳.۲ - حرف عطف واودر ابیات زیر که از سعدی است صفات مفرد با عطف (حرف ربط و) آمده است؛ مثلِ: ترسم که مست و عاشق و بیدل شود چو ما ••••••• گر محتسب به خانۀ خمار بگذرد. [۴۲]
سعدی، کلیات، ج۱، ص۴۷۵، به کوشش محمدعلی فروغی، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۴۳]
محمد فشارکی، بدیع، ج۱، ص۱۰۴، تهران، ۱۳۷۴ش.
دست حاجت که بری پیش خداوندی بر ••••••• که کریم است و رحیم است و غفور است و ودود؛ یار من اوباش است و قلاش است و رند ••••••• بر من او خود پارسایی میکند؛ گرنه مشک است از چه معنی شد سر زلفین یار ••••••• مشکبوی و مشکرنگ و مشکسای و مشکبار. (عنصری) ۴.۳.۳ - حرف ربط یادر بیت زیر حرف ربط "یا" استفاده شده است: ملک صمدیت را چه سود و زیان دارد ••••••• گر حافظ قرآنی یا عابد اصنامی. [۴۴]
محمد فشارکی، بدیع، چ۲، ص۱۲۳، تهران، ۱۳۷۴ش.
۴.۴ - اضافی با نظم خاصصفات مفرد به گونۀ اضافی با نظم خاص، مثلِ: مست شراب و خواب و جوانی و شاهدی ••••••• هر لحظه پیش مردم هشیار بگذرد. [۴۵]
سعدی، کلیات، ج۱، ص۴۷۵، به کوشش محمدعلی فروغی، تهران، ۱۳۶۲ش.
۴.۵ - صفات متوالی مرکبو یا در بعضی ابیات صفتهای متوالی مرکب است که یا همراه حرف عطف و یا بدون حرف عطف میآید: ۴.۵.۱ - با حرف عطفصفات مرکب با عطف بدون درنگ، مثلِ: «نگاری سخت محبوبی و مطبوع ••••••• ولیکن سست مهر و بی وفایی» [۴۶]
سعدی، کلیات، ج۱، ص۵۹۸، به کوشش محمدعلی فروغی، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۴۷]
محمد فشارکی، بدیع، ج۱، ص۱۰۵، تهران، ۱۳۷۴ش.
۴.۳.۱ - بدون حرف عطفصفات به گونۀ مرکب بدون عطف، مانند: به گریه گفتمش ای سرو قد سیم اندام ••••••• اگر چه سرو نباشد بر او گل سوری. [۴۸]
سعدی، کلیات، ج۱، ص۶۲۵، به کوشش محمدعلی فروغی، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۴۹]
محمد فشارکی، بدیع، ج۱، ص۱۰۵، تهران، ۱۳۷۴ش.
۴.۶ - فعل یا قیدو گاهی نیز این صفات به صورت فعل یا قید آورده میشود: ۴.۶.۱ - ترکیب از مفرد و مرکبترکیبی از صفات مفرد و مرکب، مثلِ: شوخی شکر الفاظ و مهی لاله بناگوش ••••••• سروی سمناندام و بتی حورسرشتی. [۵۰]
سعدی، کلیات، ج۱، ص۶۰۷، به کوشش محمدعلی فروغی، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۵۱]
محمد فشارکی، بدیع، ج۱، ص۱۰۵، تهران، ۱۳۷۴ش.
۴.۶.۲ - هیئت فعلصفات در هیئت فعل، مثلِ: که حق بینند و حق گویند و حق جویند و حق باشند ••••••• هر آن معنی که آید در دل دانای درویشان. [۵۲]
سیروس شمیسا، نگاهی تازه به بدیع، ج۱، ص۱۶۰، تهران، ۱۳۶۸ش.
[۵۳]
سعدی، کلیات، ج۱، ص۸۰۲، به کوشش محمدعلی فروغی، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۵۴]
محمد فشارکی، بدیع، ج۱، ص۱۰۶، تهران، ۱۳۷۴ش.
۴.۶.۳ - هیئت قیدصفات در هیئت قید، مثلِ: چنان میروی ساکن و خواب در سر ••••••• که میترسم از کاروان باز مانی. [۵۵]
سعدی، کلیات، ج۱، ص۸۰۶، به کوشش محمدعلی فروغی، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۵۶]
محمد فشارکی، بدیع، ج۱، ص۱۰۶، تهران، ۱۳۷۴ش.
۴.۷ - شعر نودر شعر نو معاصر نیز آوردن صفات پیدرپی، کم و بیش دیده میشود: چگونه میشود به آن کسی که میرود اینسان ••••••• صبور سنگین سرگردان فرمان ایست داد. [۵۷]
سیروس شمیسا، نگاهی تازه به بدیع، ج۱، ص۱۵۴، تهران، ۱۳۶۸ش.
(فروغ فرخزاد)۴.۸ - نثراین صنعت در نثر و نظم بهکار میرود. رکن اساسی این صنعت ترتیب و پیوستگی کلام است، یعنی اینکه ارجاع کلمات به یکدیگر مبتنی بر نظم و ترتیبی خاص باشد و آن چنان است که متکلم، صفات را در چند بیت و یا در چند بخش یک نثر مسجع بیاورد که در نهایتِ اتصال، تناسب، ترکیب و هماهنگی با یکدیگر باشند. [۵۸]
محمدحسین شمسالعلماء گرکانی، ابدع البدایع، ج۱، ص۲۷۳، تهران، ۱۳۲۸ق.
[۵۹]
سیروس شمیسا، نگاهی تازه به بدیع، ج۱، ص۱۱۵، تهران، ۱۳۶۸ش.
[۶۰]
محمد فشارکی، بدیع، ج۱، ص۱۰۴، تهران، ۱۳۷۴ش.
[۶۱]
محمدرضا شفیعی کدکنی، موسیقی شعر، ج۱، ص۳۱۲، تهران، ۱۳۶۸ش.
خصوصا در نثر دیرین باستانی ایران که چندین صفت متوالی برای شخصی یا چیزی به دنبال هم میآید؛ از این صنعت در سدههای ۶ و ۷ق بهویژه در نثر فنی نیز استفاده میشد و به عنوان اسلوبی متداول برای تنوع بخشیدن و آراستن کلام به کار میرفت. [۶۲]
مرزبان بن رستم، مرزبان نامه، تحریر و ترجمۀ سعدالدین وراوینی، ص۲۳-۳۴، به کوشش محمد قزوینی، لیدن، ۱۳۲۷ق/۱۹۰۹م.
[۶۳]
حسین خطیبی، فن نثر در ادب فارسی، ج۱، ص۲۳۹، تهران، ۱۳۶۶ش.
در قسمتهای منثور اوستا نمونههایی از آن را میتوان یافت که اسلوبی است متداول برای تنوع بخشیدن به کلام و آرایش آن:ملکزاده دانا و کارآگاه و پیشاندیش و دوربین و فرهمند و صاحب فرهنگ ••••••• هرچ گوید از بهر احکام عقده دولت و نظام عقد مملکت گوید؛ [۶۴]
حسین خطیبی، فن نثر در ادب فارسی، ص۲۳۹، تهران، زوار، ۱۳۶۶.
پادشاهان را نیز کارگزاران و گماشتگان باید که درست رأی و راست کار و ثواباند ••••••• ثنا دوست و پیشبین و آخراندیش و عدلپرور و رعیتنواز باشند. [۶۵]
رستم بن شروین، مرزباننامه، مصحح: عبدالوهاب قزوینی، بیجا، کتاب فروشی فروغی، ۱۳۶۳، ص۱۸.
در میان شاعران سبک خراسانی، عنصری [۶۶]
یحیی قریب، مقدمه و حاشیه بر دیوان عنصری (هم)، ج۱، ص۱۰۰.
[۶۷]
یحیی قریب، مقدمه و حاشیه بر دیوان عنصری (هم)، ج۱، ص۱۰۹.
[۶۸]
یحیی قریب، مقدمه و حاشیه بر دیوان عنصری (هم)، ج۱، ص۱۵۴.
بیش از دیگران و البتـه بـا مهارت و استـادی بیشتـر ایـن صنعت را به کار برده است. [۶۹]
محمدجعفر محجوب، سبک خراسانی در شعر فارسی، ج۱، ص۳۰۵ بب، تهران، ۱۳۴۵ش.
[۷۰]
محمدجعفر محجوب، سبک خراسانی در شعر فارسی، ج۱، ص۳۳۷-۳۳۸، تهران، ۱۳۴۵ش.
[۷۱]
یحیی قریب، مقدمه و حاشیه بر دیوان عنصری (هم)، ج۱، ص۱۵.
این آرایۀ ادبی در آثار شاعران معاصر نیز به چشم میخورد، [۷۲]
محمود فضیلت، آرایههای ادبی در زبان فارسی، ج۱، ص۶۱، تهران، ۱۳۷۱ش.
[۷۳]
سیروس شمیسا، نگاهی تازه به بدیع، ج۱، ص۱۱۷-۱۱۸، تهران، ۱۳۶۸ش.
مانند:چگونه میشود به آن کسی که میرود این سان ••••••• صبور، سنگین، سرگردان فرمان ایست داد. [۷۴]
فروغ فرخزاد، شعر زمان ما، ج۱، ص۲۶۲، به کوشش محمد حقوقی، تهران، ۱۳۷۲ش.
[۷۵]
سیروس شمیسا، نگاهی تازه به بدیع، ج۱، ص۱۱۷-۱۱۸، تهران، ۱۳۶۸ش.
۴.۹ - غیرشاعرانه و شاعرانههمانطور که گفته شد، تنسیقالصفات آوردن صفات متوالی برای یک اسم است؛ البته صرف توالی صفات زیبا نیست. گرچه مثالهایی که ما در کتابهای شعر و بدیع میبینیم همه زیباست. اما حقیقت این است که صفتها دو گونهاند: عادی و شاعرانه. صفتهای عادی مثل قوی، خوب، سرد، کوتاه، گران، تازه...که زیبایی ندارند؛ زیرا عادی و روزمرهاند به علاوه معنی آنها ذهنی و کلی و مبهم هستند؛ اما صفتهای زیبا و شاعرانه مثل ستبرباز و روحنواز سیمینتن و غیره، بهعبارت دیگر بعضی صفتها مفاهیم خود را نشان میدهند یعنی جنبه عینی و تصویری دارند و در نتیجه زیبا برجسته و توجه برانگیزند. به ویژه اگر صفت نو باشد؛ مانند: گردونتن، ماهسیر و غیره. صفت قوی غیرشاعرانه است؛ اما صفت ستبر بازو، قدرت را تصویر میکند و پیش چشم میآورد. واضح است که اگر صفت زیبا نباشد، پیدرپی آمدن آن نیز زیبایی ندارد، برعکس صفت شاعرانه اگر هم یکی باشد، زیباست؛ مثلا در شعر زیر، اکثر صفتهایی که برای یک سپاهی آمده، بهتنهایی زیبا هستند و تصویری و زیبا: کینهتوز و دیدهدوز و خصمسوز و رزم ساز ••••••• شیرجوش و درعپوش و سختکوش و کاردان. (عبدالواسع) و یا این بیت که صفتهای شاعرانه زیبایی در آن بهکار رفته است: که دارد چون تو معشوقی نگار و چابک و دلبر ••••••• بنفشهزلف و نرگسچشم و لالهروی و سیمینتن. (عبدالواسع) اینگونه صفتها علاوهبر تجسم بخشیدن به مفاهیم، نقش برجستهسازی و بزرگنمایی نیز دارند. همانطور که گفته شد، صرف پیاپی آوردن صفت، زیبا نیست؛ مگر آنکه صفتها نو بدیع و خیالانگیز عینی و نشاندهنده عواطف باشد. [۷۶]
تقی وحیدیان کامکار، تهران، سمت، ۱۳۸، ص۱۱۲.
۵ - تفاوت تنسیقالصفات با سیاقةالاعداددر پارهای موارد میان تنسیق صفات با صنعت سیاقةالاعداد یا تعدید شباهتهایی دیده میشود، ولی میان این دو، تفاوت عمدهای وجود دارد. بدین معنی که در تنسیق صفات برای یک موصوف، صفات متعدد میآورند، [۷۷]
محمدحسین شمسالعلماء گرکانی، ابدع البدایع، ج۱، ص۱۹۷، تهران، ۱۳۲۸ق.
[۷۸]
سیروس شمیسا، نگاهی تازه به بدیع، ج۱، ص۱۱۸، تهران، ۱۳۶۸ش.
مانند:فغان کاین لولیانِ شوخ شیرین کار شهرآشوب ••••••• چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان یغما را. [۷۹]
بیت ۳، حافظ، دیوان، به کوشش پرویز ناتل خانلری، تهران، ۱۳۶۲ش.
اما در سیاقة الاعداد برای چند امر، یک صفت یا یک فعل ذکر میکنند، مانند: ابر و باد و مه و خورشید و فلک درکارند ••••••• تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری. [۸۰]
سعدی، کلیات، ج۱، ص۲۹، به کوشش محمدعلی فروغی، تهران، ۱۳۶۲ش.
۶ - فهرست منابع(۱) عبدالعظیم ابن ابیاصبع، تحریر التحبیر، به کوشش حفنی محمد شرف، قاهره، ۱۳۸۳ق. (۲) ابوبکر ابن حجۀ حموی، خزانةالادب، قاهره، ۱۳۰۴ق/۱۸۸۶م. (۳) احمد بیهقی، تاجالمصادر، به کوشش هادی عالمزاده، تهران، ۱۳۷۵ش. (۴) علی تاجالحلاوی، دقایق الشعر، به کوشش محمد کاظم امام، تهران، ۱۳۴۱ش. (۵) نصرالله تقوی، هنجارگفتار، تهران، ۱۳۱۷ش. (۶) محمد تونجی، المعجم المفصل فی علوم اللغة، بیروت، ۱۴۱۳ق/۱۹۹۳م. (۷) حافظ، دیوان، به کوشش پرویز ناتل خانلری، تهران، ۱۳۶۲ش. (۸) محمود حسینی نیشابوری، بدایع الصنایع، به کوشش رحیم مسلمانیان قبادیانی، تهران، ۱۳۸۴ش. (۹) حسین خطیبی، فن نثر در ادب فارسی، تهران، ۱۳۶۶ش. (۱۰) محمد رادویانی، ترجمان البلاغة، به کوش احمد آتش، تهران، ۱۳۶۲ش. (۱۱) حسن رامی تبریزی، حقایق الحدائق، به کوشش محمد کاظم امام، تهران، ۱۳۴۱ش. (۱۲) محمد رشید وطواط، حدایق السحر فی دقایق الشعر، به کوشش عباس اقبال آشتیانی، تهران، ۱۳۰۸ش. (۱۳) حسین زوزنی، المصادر، به کوشش تقی بینش، مشهد، ۱۳۴۰ش. (۱۴) سعدی، کلیات، به کوشش محمدعلی فروغی، تهران، ۱۳۶۲ش. (۱۵) محمدرضا شفیعی کدکنی، موسیقی شعر، تهران، ۱۳۶۸ش. (۱۶) محمدحسین شمسالعلماء گرکانی، ابدع البدایع، تهران، ۱۳۲۸ق. (۱۷) محمدحسین شمسالعلماء گرکانی، قطوف الربیع فی صنوف البدیع، تهران، ۱۳۲۸ق. (۱۸) شمس قیس رازی، المعجم، به کوشش محمد قزوینی، تهران، ۱۳۲۷ش. (۱۹) سیروس شمیسا، نگاهی تازه به بدیع، تهران، ۱۳۶۸ش. (۲۰) محمدعلی صادقیان، زیور سخن در بدیع فارسی، یزد، ۱۳۷۹ش. (۲۱) عبدالرحیم صفیپوری، منتهیالارب، تهران، ۱۲۹۸ق. (۲۲) عنصری، دیوان، به کوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۴۱ش. (۲۳) فخرالدین رازی، نهایةالاعجاز، به کوشش بکری شیخ امین، بیروت، ۱۹۸۵م. (۲۴) فروغ فرخزاد، شعر زمان ما، به کوشش محمد حقوقی، تهران، ۱۳۷۲ش. (۲۵) محمد فشارکی، بدیع، تهران، ۱۳۷۴ش. (۲۶) محمود فضیلت، آرایههای ادبی در زبان فارسی، تهران، ۱۳۷۱ش. (۲۷) میرشمسالدین فقیر دهلوی، حدائق البلاغة، بمبئی، ۱۸۷۲م. (۲۸) قرآن کریم. (۲۹) یحیی قریب، مقدمه و حاشیه بر دیوان عنصری (هم). (۳۰) حسین کاشفی، بدایع الافکار فی صنایع الاشعار، به کوشش جلالالدین کزازی، تهران، ۱۳۶۹ش. (۳۱) محمدهادی مازندرانی، انوارالبلاغه، به کوشش محمدعلی غلامی نژاد، تهران، ۱۳۷۶ش. (۳۲) محمدجعفر محجوب، سبک خراسانی در شعر فارسی، تهران، ۱۳۴۵ش. (۳۳) نجفقلی معزی، درۀ نجفی، به کوشش حسین آهی، تهران، ۱۳۵۵ش. (۳۴) مرزبان بن رستم، مرزبان نامه، تحریر و ترجمۀ سعدالدین وراوینی، به کوشش محمد قزوینی، لیدن، ۱۳۲۷ق/۱۹۰۹م. (۳۵) منوچهری دامغانی، دیوان، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۵۶ش. (۳۶) جلالالدین همایی، فنون بلاغت و صناعات ادبی، تهران، ۱۳۶۳ش. ۷ - پانویس
۸ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «تنسیق صفات»، شماره۶۱۱۷. سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «تنسیق الصفات». ردههای این صفحه : آرایههای ادبی | اصطلاحات ادبیات فارسی | اصطلاحات بلاغی | اصطلاحات شعری | اصطلاحات علم بدیع | اقسام نثر | صنایع بدیع لفظی
|